بلوچ به ملتی گفته میشود که محدود به مناطق قدیمی جبال بارز ،مکا،سیستان،کلات و قسمتی از منطقه سند میشود و تاریخچه ی آن به قبل از ورود اقوام آریایی برمیگردد بنابر تحقیقاتی که سایت تایگر بلوچ کرده است .

وجود مناطق پیش از میلاد و حدودا بالای ۵۰۰۰سال که دارای تمدن بوده اند نشانه ی بر صدق گفتار مذکور میباشد مناطقی هم چون تمدن جیرفت که گاها آن را ارته مینامد و یا شهر سوخته منطقه سیستان و مهرگره بولان (کچهی) و...

مناطق یاد شده مسکونی بوده اند و اشیای کشف شده در آن تقریبا همسو بوده و یاد آور یک قوم با یک فرهنگ خاص میباشد گرچه شاید در آینده اکتشافات ونظریات دقیق تر پدید بیاید .

آواهای زبانی ،نوع پوشش و وسایل مصرفی در همه مناطق بلوچستان یکی بوده ناگفته نماند که تمامی اقوام که بصورت مهاجرت و یا تصرف قسمت های بلوچستان با بلوچ ها مراوده کرده اند بطور کامل در بلوچ‌ گره خورده اند ازینکه بسیاری بلوچ ها را آریایی،عرب و ...تلقی میکنند بنا بر سیاست هویت زدایی میباشد همناطور که اقوام قبل از آریایی هادر مناطق جنوب غربی ایران بطور کلی اسمشان ازبین رفت و یا اقوام شمال ایران کنونی .

اما بلوچ ها از منطقه جیرفت تا سند هنوز با همان وجه قبلی وجود دارند گرچه نمیتوان منکرشد اینکه برخی از بلوچ ها بنا بر در هم آمیختگی با عرب ها،آریایی ها و یا اقوام قبل آریایی ها رگ و ریشه دوگانه دارند بهر حال وجه اصلی آن باقی مانده است و نباید گذاشت تاریخ وارونه و سیاست های مغرضانه اصل و شیره ی بلوچ را ازبین ببرد .

اصالت لهجه در همه ی بلوچها وجود دارد گرچه بنابر کوتاهی، سیاست ضعیف و سهل انگاری برخی لهجه ها چندگانگی دارند و کلمات غیر بلوچی در آن پیدا میشود مانند کلمات فارسی،اردو ،انگلیسی و عربی اما باید نخبگان بلوچ در زبان شناسی بفکر احیای دوباره ی زبان اصیل بلوچی باشند و بصورت مکتوب در دسترس کلیه بلوچ ها قرار بگیرد هرگز نباید فراموش کنیم که اصالت یک بلوچ بالهجه های متفاوت و پوشش های متفاوت باعث سو استفاده مغرضان هویت زدایی بشود .

امروزه بلوچها علاوه بر بلوچستان قدیم در کشور های متفاوت زندگی میکنند چه بصورت قبیله ایی و چه بصورت خانوادگی اما نباید اصالت خود را فراموش کنند .

***

نکته بسیار مهم و قابل تامل:

بنا بر تحقیقات وجود اقوام اولیه مناطق بلوچستان،غرب ایران کنونی،شمال ایران کنونی وجنوب و حوزه ایران قدیم بطور اسمی مورد تعرض قرار گرفته اند و سپس در دوره ایی نچندان دور از آنها به عنوان آریایی اسم برده شده است در حالی که تمامی شواهد تاریخی گویای این سخن هستن که به برسی آنها میپردازیم :

۱_وجود آثار باستانی و تمدن های مشابه و یا تبادل گر بین تمدن ها همچون تمدن جیرفت و سیستان،کاسی ها ،لولوبی ها ،گوتی ها،عیلامیان(ایلامیان) ،اوراتورها،مانیان،کاسپین ها ،که هنوز مردمانشان وجود دارند .

۲_آریایی ها ابتدا به عنوان خانه بدوش ها و چرای دام به مناطق می آمدند و پس از مدتی با گرفتن امتیازاتی زمین دار و بعد ها به عنوان زمین داران اصلی مناطق میشدند و در آخر پادشاهایی گوناگون بوجود می آوردند .

۳_آریایی ها دارای زبان و لهجه های مختلف بودن که تماما با ناحیه مورد تصرف فرق داشت که وصالت ها و استفاده از لهجه و زبان مناطق حتی در نوشتار همسوی مناطق مورد ذکر میشدند .

۴_متحد شدن قبایل آریایی و تضعیف اقوام اولیه باعث برچیده شدن اصالت ها وتمدن های قدیمی تر میشد .

۵_وجود اقوام سکا که امروزه به عنوان آریایی نام میبرند که با وصالت و تبادل فرهنگی ،اجتماعی بلوچ ها ،افغان ها و گروهی از هندیان باعث گرفتن قسمت بزرگی از مناطق سیستان شد.

۶_همچنین گروهای پارتی،مادا و پارسها به همین منوال باعث فروپاشی تمدن ها قدیمی تر شدند .

۷_نظریه آریایی و اریه سالها بعد از مهاجرت بوجود آمده است اینکه واقعا اسم این اقوام آریایی بوده مورد موافق نیست لذا تاریخ نویسان چون از اسم گذاری خاص و نشانه استفاده میکنن از آن به عنوان اریه ،ایرانشهری،اریا و ...نام میبرند .

۸_اما آنچه به عنوان آریایی در اقوام نزدیک نام برده میشود به گروه ای پارت،پارس،ماد گفته میشود که اصولا قسمتی از اقوام هندیان،افغان ها،تاجیک ها و ایرانی و قسمت های اروپایی نام برده شده است .

۹_ برخی از اقوام بلوچ ریشه در آریایی دارند که ساکن بلوچستان میباشند که که بصورت ادغام میباشند .

****

نکته مهم:

در مورد شجرات و نسب نامه ها بلوچ ها میتوان نتیجه کلی گرفت:

۱_شجراتی که متعلق به تمدن های قبل از آریایی ها بوده که اکثرا به صورت عمد و یا باگذر زمان ازبین رفته اند .

۲_ شجراتی که حدود سکونت آریایی ها و سکاها بوحود آمده اند که این شجرات نیز به صورت های مختلف ازبین رفته اند .

۳_شجراتی که بعد از دوره ی اسلامی بوجود آمده اند که اکثرا مورد دستکاری بوده اند به دلیل اینکه بعضی اقوام به علت دوست داشتن اسلام خود را منتسب به اعراب میکردند همچنین در دوره هایی به علت پادشاهی افاغنه مسلمان نیز به همین منوال بوده .

۴_شجراتی که نویسندگان ساکن بلوچستان که بهر دلایلی به بلوچستان می آمدند (مستشاران حکومتی،جنگجو،ترک وطن اصلی و ...) مینوشتن که از روی اقوال ،کمبود منابع تحقیق ،تغییر هویت و یا شجرات خودشان را سرلوحه قرار میداند .

۵_شجراتی که مستشاران انگلیسی مینوشتن که اکثرا از روی غرض بوده که در آن به راحتی باعث فریب مردم و نویسندگان بعدی میشد چنانچه بیشتر شجرات بلوچ توسط انگلیسی ها ، صفویه و قاجار ها سوخته میشد تا اسناد حقیقی ازبین برود و حتی بعد ها به علت شرمندگی و رسوا شدنشان به راحتی به اسم مغول ها میکردند در حالی که مغول ها سال ها قبل تر ازبین رفته بودن

۵_بسیاری از اسناد توسط رضا شاه پهلوی ازبین رفت زیرا او میخواست برای خود امپراطوری جعلی درست کند در حالی که هنوز از ریشه ایرانی او مورد تردید است او برای اینکار ابتدا خود را پهلوی نامید و سپس اسم کشور را به ایران تغییر داد و همچنین سرکوب مردم لر،بلوچ،کورد و...تا تمامی مردم ایران رابه یک زبان و یک هویت بکند وبعدها مثلا بگوید پادشاه آریایی در حالی که اکثرا پادشاهان حقیقی آریایی تسلط بر لهجه و زبان ،مذاهب و لباس و فرهنگ را بی شرمی میشمردن و فقط به پادشاهی خود بر اقوام را میخواستن زیرا لهجه ها و مردمان نشانه ی بر وسعت پادشاهایی آنها بود و به آن افتخار میکردند .

بدور از هجوه گویی در بلوچستان اقوامی که اصالت عرب،افغان،کورد،ترک،لر،مغول،سکایی ،آرایی و...وجود دارد که هم اکنون بیشتر آنها بلوچ میباشند که گاها خود نیز معترف اصالت خود هستن .

۶_در مورد اصالت شجرات بطور یقین فقط میتوان بین ۸تا ۱۶ را مورد برسی دقیق قراربدهیم ومابعد آن براساس گمان،اقوال گذشتگان وتحقیق های بسیار دقیق بصورت مویرگی بدست آمده است که صحیح و یا غلط بودن آن بطور مساوی است.

اما آنچه در محدوه ی ۸تا ۱۶ میباشد صحیح تر است به دلایلی اینکه زمان کمتری از اشخاص داخل شجرات میگذرد و یا برخی اقوام دست نوشته هایی از چند نسل قبل از خود دارند که برخی نام ها بصورت دقیق بوده و یا افرادی نیز وجود دارند که بزرگانشان حاکمان محلی و یا عالمان دینی بوده اند که بنابر دسترسی به کتابت وتشریح احوال خود آنرا مینوشتند.

بطور مثال شخصی تا ۱۰نسل خود رانقل میکند و دست نوشته ایی از چهار نسل پیش خود دارد که اونیز دقیقاچندین اسم قبل از خود نیز نقل میکند آنچه معین است بزرگشان که دست نوشته رانوشته یا نقل کرده حداقل تا چهار نسل ماقبل خود را دقیق میداند برای درک بهتر از اسم ها بکار میبریم ‌مانند گلخان که دارای پسری بنام شاهخان است و نوه ایی حدود ۲۰ساله بنام دل وش دارد که هنوز خود گلخان زنده است و حداقل گلخان چهار نسل قبل خود را دقیق میداند زیرا پدربزرگ گلخان برای او نقل کرده فرزند شکرخان است و بقیه شجره او یا دست نوشته است یا نقل قول شکر خان پس شجره او اینگونه است دقیق بدون شک و دروغ که از نواده او شروع میشود: دلوش فرزند شاهخان فرزند گلخان فرزند پل خان فرزند دین خان فرزند شکرخان( ازین به بعد نقل شکرخان) مزار خان فرزند گل جان فرزند بورجان فرزند گیلوخان و.....که گلخان خود رامنتسب به طایفه ایی به اسم گیلوخان زهی میکند .آنچه مصصم است که اوتاقبل مزار خان بطور دقیق بیان میکند و من بعد بصورت فاصله زمانی که دقت کمتر است و اسامی دست نوشته است که نقل اقوال گذشتگان است که آنها را ندیده است پس تا اسم‌ طایفه او با ضریب کمتر غلط پیش رفته است که حدودا از نوه ی گل خان تا مزار ۱۰۰درصد دقیق پیش رفته و تا گیلو خان بصورت ۷۰ درصد و ما بعد از گیلو خان او بصورت ۵۰ درصد پیش میرود زیرا در بالاتر قرار است با طوایف دیگر که از روی نوشته یه نقل قول همبستگی و یا برادری داشته باشد کلیات شجره ها بصورت ذکر شده در بالاست در اقوام بلوچ و درشجرات بالا و پایین رفتن اسامی و یا جا افتادن اسامی وجود دارد .اما مطمئنا سو استفاده هایی از برخی در شجرات میشود که پس از برسی بزرگان شجره نویس طوایف سعی بر جلوگیری ازین سواستفاده میشود .